از قبل :
وقتی نمی تونم فکرامو ب سرانجام برسونم ...وقتی همه فکرها رو می ذاری برای بعد
وقتی زمان نمی ایسته و تند تند می گذره و تو بزرگتر می شی..اینقدر کارای ریز و درشت وقتت رو میگیره ک وقت نمیکنی حواست رو جمع کنی ک ب گذر زمان توجه کنی ؛ ب اینکه چقدر بی هوا داری بزرگ میشی و هنوز وقت نکردی فکر کنی، راهت رو انتخاب کنی ، بفهمی چی از زندگیت میخای...
 و در یک لحظه ی شوم متوجه میشی ک از سنت عقب افتادی ، ک نه فکرت حتی رفتارت کمتر ازسن و سالته و تو جا موندی...

و ب یاد میاری ک جقدررر کار عقب افتاده داری و این فکرها رو میذاری برای بعد...

پ.ن : 11/12/91 اونروزا چقدر دغدغه های بیخود داشتم ک هیچکدومش الان برام ارزشی نداره 
واقعا چ موجود عجیبیه این انسان و عجیبتر از بشر زمانه .