تمام مردم شهر کوچیکم از ماجرای خانادگی دوستم باخبرن و حتی تی روزنامه های شهرم ب تفصیل و کوتاه راجع بهش مطلب نوشتن
ولی امروز دوستم از قضیه حرفی نزد حتی دیروز ک کلی تلفنی حرف زدیم و چند روز پیشش..هیچی نگفت
واین منو ناراحت تر می کنه :(
کاش حرفی میزد تا بهش بگم اصلا برای این موضوع خودشو ناراحت نکنه..اون مسول رفتار بقیه نیست
ولی نه!! خوب شد که نگفت / اگه حرفی میزد و خدای نکرده بغض می کرد تا یه فته حال دلم خراب بود
مثل الان که بهش فکر میکنم .. مثله تمام این روزا ک براش ناراحتم ک عزیزانش رو ....
ب امید روزای همیشه خندان :)