دیروزها یه عنکبوت دیدم ک یکم از از انگشت شصتم کوچیکتر بود،باورت میشه؟!!!
میخاستم پنجره رو باز کنم ،پرده رو زدم کنار و به جلو خم شدم ک یهو دیدمش
انقد ترسیدمک سریع رفتم تو آشپزخونه... بعد مگس کشو برداشتم و رفتم کوبیدم روی پرده ک فرار کنه
خیلی پشیمون شدم از کارم؛چون اگ همونجا مونده بود شاید شوهری میدیدتش و میکشتتش
حالا چن روزه ک می گذره و خبری ازش نیست اما من هنوز میترسم بیاد سراغم...حتی نزدیک مبل کنار پنجره هم نمیرم
یعنی رفته خونش؟؟خدا کنه
#ترس#عنکبوت